فرمت فایل : doc
حجم : 51
صفحات : 29
گروه : مبانی و پیشینه نظری |
فصل دوم مبانی نظری و پیشینه پژوهش تعهد سازمانی
در 29صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
...
مبانی نظری متغیر
تعهد سازمانی
تعهد عبارت است از به گردن گرفتن کاری ، به عهده گرفتن ، نگاه داشتن ، عهد بستن ، پیمان بستن می باشد( سامرز، 1987).
فرهنگ وبستر[1] تعهد را این گونه تعریف کرده است .
1- عمل به تعهد شدن به یک مسئولیت و یا یک باور
2- عمل ارجاع یا اشاره به یک موضوع
3- تقبل یا به عهده گرفتن کاری
4- حالیت یا وضعیت اجبار یا الزام عاطفی به انجام کاری
تعهد سازمانی یک عامل اساسی در توسعه و حفظ سخت کوشی و فداکاری در میان کارکنان محسوب می گردد. زمانی که انگیزه ی بالا برای موفقیت لازم بوده و کارکنان از دانش شغلی لازم برخوردارند، وابستگی شدید به کار و سخت کوشی بسیار باارزش ومهم می باشد. بنابراین یکی ازویژگیهای سازمان های موفق برخورداری از نیروی انسانی فوق العاده سخت کوش و فداکار است (ساروقی ، 1375).
سختکوشی ، فداکاری و تعلق نشان دهنده ی تعهد فردی است . همچنین تعهد سازمانی شامل پیوستگی روحی به سازمان ، احساس تعلق شغلی ، وفاداری و اعتقاد به ارزشهای سازمان می باشد. مطالعات ( اوچی در سال 1971 ) نشان می دهد که مکانیزم اساسی کنترل و افزایش بهره وری در شرکت های ژاپنی ،تعهد به ارزشهای سازمانی است . همچنین بسیاری از سازمانها با استفاده از نظام پرورش تعهدفکری و تعهد سازمانی توانسته اند به مزیت های رقابتی دست بیابند و تحولات چشمگیری در سازمان خود ایجاد نمایند (ساروقی ، 1375).نیروی انسانی در هر سطحی به عنوان یک بار خلاق ، پرمایه وکاردان به شمار می آید و کارکنان با تلاش مستمر روش های نوین و بهتری را یافته و نتیجتاً عملکرد بهتری راخواهند داشت . ارزشهای فرهنگی که مهم ترین عامل محسوب می شود در ابتدا باید منجر به افزایش تعهد مدیران و رهبران سازمان ها گردد. آنها باید خودشان نسبت به ماموریت ها و هدف های مهم سازمان متعهد ، و نگهبان و حافظ این تصویر مهم باشند و آنگاه بتوانند این ارزش مهم را در کل سازمان گسترش دهند ؛ زیرا ارزش های فرهنگی به وسیله ی آنها شکل گرفته و گسترش می یابند (سامرز، 1987).این وظیفه با توجه به اهمیت انسان ها در رویارویی با تغییرات محیطی از مهمترین نقشهای مدیران در سازمان ها به شمار می روند ، زیرا یکی از موضوعات مهم بهبود و بهسازی سازمان ها ، تغییر در ارزش ها و نگرشها کارکنان و ایجاد الگوهای رفتاری مناسب ومطلوب و در واقع اداره ارزش های فرهنگی است( سامرز، 1987).
تعهد سازمانی مانند مفاهیم دیگر رفتار سازمانی به شیوه های متفاوت تعریف شده است . معمولی ترین شیوه برخورد با تعهد سازمانی آن است که تعهد سازمانی را نوعی وابستگی عاطفی به سازمان در نظر می گیرند . براساس این شیوه ، فردی که به شدت متعهد است ، هویت خود را از سازمان می گیرد در سازمان مشارکت دارد و با آن در می آمیزد واز عضویت در آن لذت می برد(ساروقی ،1375).
منابع موجود در مورد تعهد سازمانی دو دیدگاه کلی درباره این مفهوم ارائه می کند: یک دیدگاه، تعهد سازمانی را امری نگرشی یا عاطفی می داند. بر اساس این دیدگاه، تعهد سازمانی عبارتست از «دلبستگی و علاقۀ قوی به سازمان و تعیین هویت با آن » که از نظر مفهومی دست کم سه عامل می توان برای آن در نظر گرفت: 1- پذیرش و اعتقاد قوی به اهداف و ارزشهای سازمان، 2- تمایل به تلاش زیاد برای تحقق اهداف سازمان، 3- تمایل شدید به باقی ماندن و عضویت در سازمان دومین دیدگاه ، تعهد سازمانی را امری رفتاری تلقی می کند . این نوع تعهد که «تعهد حسابگرانه[2]» نامیده میشود بر مبنای کارهای نظری بکر[3] و هومنز[4] استوار است .در این دیدگاه ، افراد به دلیل مزایا و منافعی که دارند و سرمایهگذاری هایی که در سازمان کردهاند به سازمان دلبسته می شوند و به عضویت خود در سازمان ادامه میدهند (کشاورز، 1387) .
برخی محققان عقیده دارند این دو نوع نگرش تاثیری متقابل بر یکدیگر دارند و قابل تبدیل به یکدیگرند و برخی شکل های تعهد منجر به برخی شکلهای دیگر میشود که این نتیجه گیری با یافته های آلنو میر[5] سازگاری دارد. میر و آلن در مطالعاتی که از سال 1984 تا کنون انجام دادهاند با تفکیک دو بعد نگرشی و رفتاری تعهد، برای هر یک از ابعاد تعهد سازمانی تعاریف متفاوتی ارائه کردهاند . آنها تعهد عاطفی و هنجاری را با بعد نگرشی و تعهد مستمر را با بعد رفتاری تعهد مطابقت دادهاند. از نظر آنها تعهد عاطفی عبارت است از وابستگی عاطفی به سازمان ، ابراز هویت با سازمان و عجین بودن با سازمان؛ تعهد هنجاری عبارت است از احساس التزام و دین به سازمان متوجه فرد میشود . آنها معتقدند که نقطۀ مشترک ابعاد سه گانه تعهد سازمانی پیوند بین فرد و سازمان و در نتیجه کاهش ترک سازمان است (اردستانی ، 1387) .
[1] - Webster Merriam
[2]Accountant commitment pattern of
[3]Becker
[4]Humans
[5]Alen&Mir...
...
پیشینه پژوهش
2-4-1- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
ندال و کت (1991) در پژوهشی که در بین کارمندان دانشگاه انجام دادند. یک مدلی از تعهد شغلی که ارتباطات چند متغیری میان تعهد سازمانی، برجستگی شغلی، پیوند گروهی در کار، درگیری شغلی و اخلاق کار مشخص می کرد ارائه دادند یکی از نتایج که از این تحقیق بدست آمد این بود که رابطه معنا داری بین اخلاق کار و تعهد سازمانی وجود دارد.
ساکزو همکارانش (1996) در تحقیقی که صورت گرفت رابطه بین اخلاق کار نگرش های شغلی و تمایل به ترک شغل را در بین کارکنان سازمانهای خدماتی مورد بررسی قرار گرفت، یافته ها نشان داد، که اعتقاد قویتر به اخلاق کار به طور مستقیم با رضایت شغلی و تعهد سازمانی رابطه دارد، و بطور غیر مستقیم با تمایل کمتر به ترک شغل رابطه دارد.
درویش یوسف (2000) در تحقیقی که انجام داد رابطه بین اخلاق کار و تعهد سازمانی مورد بررسی قرار گرفت نمونه 474 نفری از کارکنان 30 سازمان در 5 ناحیه امارات متحده عربی در این تحقیق به کار گرفته شد نتایج بدست آمده نشان داد که رابطه متعادل بین اخلاق کار و تعهد سازمانی وجود دارد و همین نتایج تجزیه و تحلیل مسیر نشان داد که اخلاق کار در در ابعاد مختلف تعهد سازمانی (عاطفی، هنجاری مستمر) تأثیر مثبت و مستقیم دارد...
...
فرمت فایل : doc
حجم : 60
صفحات : 58
گروه : مبانی و پیشینه نظری |
فصل دوم مبانی نظری و پیشینه پژوهش تاب اوری
در 58صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تاب آوری
سال هاست که تاب آوری به عنوان یک استعاره تأثیرگذار از علوم طبیعی وارد روان شناسی شده است. این مفهوم به شیوه های گوناگونی تعریف شده و دارای ادبیات پیچیده و وسیعی بخصوص در روانشناسی رشد بوده و در مددکاری اجتماعی و جامعه شناسی نیز رو به افزایش است. به دلیل اینکه تاب آوری به روش های گوناگون و نیز در موارد متفاوت استفاده میشود، منتقدان ان را حشو و زائد میدانند (لوتار و همکاران 2000). علی رغم این انتقادات ، محققان از سال 1980 به بعد، به شکل سرسختانه ای به تاب آوری به عنوان یک مفهوم نظام مند توجه نشان میدهند. و از آن به عنوان یک ایده کاربردی با ارزش عملگرایی بالا حمایت میکنند (هارت، بلینکو و توماس[1]،2007).
طرفداران عملکرد توانایی محور به جای تمرکز بر آسیب معتقدند که حوزه روانشناسی مثبت برای متخصصان فرصتی فراهم خواهد کرد تا با داشتن ابزار های جدید، مراجعان خود را از چشم انداز وسیع تر و کامل تری بنگرند (والس[2]،2006).
از جمله عواملی که باعث سازگاری هر چه بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدهای زندگی میگردد تاب آوری است که جایگاه ویژهای در حوزه روانشناسی رشد، خانواده و بهداشت روانی دارد، به طوری که هر روز بر شمار پژوهش های مرتبط با این سازه افزوده میشود (جاکلون،1997، به نقل از کیخاونی و همکاران، 1390). عبارت خطرساز و تاب آوری در این حوزه از مطالعات تا حدودی رایج است و معمولاً از عبارات مشابهی مانند تاب آوردن، تاب آوری روانشناختی، تاب آوری هیجانی، سخت رویی و تدبیر، انعطاف پذیری و بهبود پذیری نیز نام برده میشود. از تاب آوری به عنوان یک ایده خوب باارزش عمل گرایی بالا برای کمک و تقویت افراد در مواجهه با ناملایمات و حفظ کردن آنان در برابر خطراتی که در طول زندگی شان به وجود میآید، یاد میکنند (هارت، بلینکو و توماس،2007).
ورنر از جمله اولین دانشمندانی بود که در دهه 1970 از اصطلاح تاب آوری استفاده کرد، او گروهی از بچه های منطقه کایوایی در هاوایی را مورد مطالعه قرار داد که درفقر بسر میبردند و یا با والدین بیمار روانی یا الکلیک و یا اخراج شده از کار زندگی میکردند از این تعداد دوسوم در سنین بالاتر رفتارهای ویرانگر از خود نشان دادند، اما یک سوم رفتارهای مخربی نداشتند، گروه اخیر را تاب آور نامید. میزان تاب آوری برای بسیاری از کودکان یکسان نیست زیرا آهنگ رشدشان نیز متفاوت است. به این معنی که ما نمیتوانیم از آنان انتظار داشته باشیم از مدل و تکنیک های مشابهی برای شکل دهی تاب اوری خود استفاده کنند، بلکه ما میتوانیم تاب اوری را به کودکان مشابه با شیوه ای که به آنان آموزش میدهیم چگونه فوتبال بازی کنند یا چگونه از ابزار موسیقی استفاده کنند، آموزش دهیم (وانگ و گوردون[3]،1994).
عوامل ارتقاء تاب آوری به طور مشترک در سه سطح مورد بحث قرار گرفته اند که عبارتند از عوامل فردی، خانوادگی و عوامل اجتماعی که افراد در آن زندگی میکنند. لذا ارزیابی ظرفیت سازگاری یک فرد ناشی از ارزیابی جامع هر یک از این سطوح است و به همان میزان که نیاز به مداخلات مؤثر برای رشد منابع و مهارتهای درونی فرد وجود دارد برای ارتقاء بیشتر تاب آوری بایستی به تغییر محیط اجتماعی نیز توجه شود، به طوری که بتوانند بر مشکلات و تأثیرات منفی محیط، غلبه کنند (گارمزی[4]،1991).
تاب آوری به زبان ساده، تطابق مثبت در واکنش به شرایط ناگوار (والر،2001، به نقل از کیخاونی، محمدزاده، محمدی، نصراللهی، بیگلری پیر احمدوند1390) است.
با توجه به تأکید متخصصان بر آموختنی بودن مهارت های گوناگون تاب آوری (وینا، 2003، استرنبرگ و بری،1994) میتوان با آموزش این مهارتها به افراد، سطح سلامت روانی و هیجانی آنان را افزایش داد و از این رو احساس رضایت مندی از زندگی را در آنها بالا برد. به باور استرنبرگ و بری (1994) با آموزش مهارتهایی همانند مهارت های ارتباطی، مقابله، جرأت بخشی و ابراز وجود میتوان تاب آوری و به دنبال آن سطح سلامت افراد را افزایش داد (به نقل از سامانی و همکاران، 1386).
فارلین و کارول[5](2000) در تحقیقی که با عنوان برنامه مداخله گروهی برای افزایش سلامت روانشناختی نوجوانان در معرض خطر انجام دادند معتقدند که امکان تلقین مهارت های تاب آوری در فضای درمان گروهی برای نوجوانان بیشتر فراهم است. نتایج نشان داد که افرادی که زیر چتر تاب آوری قرار گرفتند اظهار داشتند که میتوانند تاب آوری را مدیریت کنند. علاوه بر این بنظر میرسد مدارس میتوانند نقش هدایتی در مدیریت تاب آوری را از طریق مداخلات گروهی فراهم آورند.
مهم ترین نتیجه کاربردی برآمده از دل پژوهشهای تاب آوری، این است که میتوانیم توانمندی افراد را ارتقاء دهیم به گونهای که آنها احساس هویت و کارآمدی، توانایی تصمیم گیری، هدف گذاری و باور به آینده دست یابند و از این راه بتوانند نیازهای اولیه انسانی خود برای مهربانی، رابطه با دیگران، چالش، قدرت و معناداری را در شرابط طاقت فرسا بعنوان کانون توجه هرگونه مداخلات پیشگیرانه، آموزشی و رشد فردی قرار دهند. (یزدانی،1391).
2-2 احساس انسجام( مفهوم نزدیک به تاب آوری)
احساس انسجام که آنتونوفسکی آن را شرح داده، یکی از مفاهیم نزدیک و مشترک با مفهوم تاب آوری است که افراد را در برابر استرس محافظت میکند. آنتونوسکی[6](1987) سه جزء برای احساس انسجام در نظر گرفته است:
- برخورداری از توان فهم امور؛ گسترهای که یک فرد موقعیتهایی را که با آنها مواجه میشود از لحاظ شناختی با معنا و قابل درک میبیند.
[1]-Hart, Blincow,& Thomas
[2]-Valles
[3]-Wang,& Gordon
[4]-Gormezy
[5]-Farlane, M.C & Carol
منابع فارسی
- آزادی، سارا. آزاد، حسین 1389، بررسی رابطه حمایت اجتماعی، تاب آوری و سلامت روانی دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاههای شهر ایلام. مجلۀ علمی- پژوهشی طب جانباز، سال سوم، شماره (12) ، 48-58.
- ابوالقاسمی، عباس.کیامرثی، آذر. آق، عبدالصمد 1390، ارتباط رفتارهای دینی و خودآگاهی با نارساییهای شناختی در میانسالان، روانشناسی و دین، سال چهارم، شماره چهارم، 27- 41.
- احمدی، غلامعلی 1380، کاربرد روش حل مسأله در آموزش علوم، فصلنامه تعلیم و تربیت، شماره 65، 11- 46.
- احمدی،خدابخش.عبدیان، شهره.سلیمی، سیدحسین 1389، ارتباط مهارت حل مسأله و رضایت زناشویی. روانشناسی معاصر(ویژه نامه)، شماره پنجم، 46-44.
- اعزازی، شهلا1380، خشونت خانوادگی، نشر سالمی. تهران.
- افروز، غلامعلی. معتمدی، فرزانه 1384، "خودکارآمدی و سلامت روانی در دانش آموزان عادی و تیزهوش" روانشناسی ایران، شماره 6. 5 - 69.
- اکبری، ابوالقاسم 1381، مشکلات نوجوانی و جوانی، نشر ساوالان. تهران.
- اکبری، مهرداد. رازع، حسین 1391، پیش بینی رفتارهای مخاطره آمیز در نوجوانان و ارتباط آن با هیجان طلبی و سبک های تصمیم گیری، پژوهش در سلامت روانشناختی، دوره ششم، شماره اول، 57-65.
- البرزی، شهلا. محبوبه، البرزی 1385، بررسی رابطۀ خودمختاری و کیفیت زندگی در دانشجویان استعدادهای درخشان دانشگاه های شیراز، روانشناسی 39، سال دهم، شماره 3، 321-334.
- امامی، طاهره. فاتحی زاده ، مریم. عابدی، محمدرضا 1385، مقایسه اثربخشی دو شیوه شناختی- رفتاری و آموزش والدین در افزایش عزت نفس دانش آموزان، مجله دانش و رفتار، شماره 19، 65 - 74.
- انصاری جابری، علی. راوری، علی. کاظمی، مجید. 1380،" تأثیر روزه رمضان بر عزت نفس دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان"، مجله اندیشه و رفتار، سال هفتم، شماره 1 و 2، 63 - 67.
- بابایی، نگار 1385، بررسی روشهای تقویت عزت نفس در نوجوانان، مجله رشد مشاور مدرسه، دوره یکم، شماره 4 ، 8 - 17.
- باریکانی،آمنه 1387، رفتارهای پرخطر در نوجوانان مدارس راهنمایی و دبیرستان های شهر تهران، روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، شماره 53، 192- 198.
- باقری، خسرو 1374، نگاهی دوباره به تعلیم و تربیت اسلامی، انتشارات مدرسه، تهران.
- بحرینیان، سید عبدالمجید. قائدی، غلامحسین. یاسمی،محمدتقی. ثقه الاسلام، طاهره 1383، بررسی سوء مصرف مواد در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، سال تحصیلی 81-80 طب و تزکیه، شماره 53، 78-66...
...
فرمت فایل : doc
حجم : 48
صفحات : 40
گروه : مبانی و پیشینه نظری |
فصل دوم مبانی نظری و پیشینه پژوهش پیشرفت تحصیلی
در 40صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
پیشرفت تحصیلی
پیشرفت تحصیلی محصول نهایی فرایند یادگیری فعال است که با کمک آموزش وفعالیتهای تربیتی انجام میگیرد (گیج و برلاینر، 1995 ؛ مهدیان، 1385).
تعریف پیشرفت تحصیلی
پیشرفت تحصیلی عبارت است از موفقیت دانشآموز در یک یا چند موضوع درسی (مثل درک، فهم خواندن یا محاسبه عددی)، چنین پیشرفتهایی توسط آزمونهای میزان شده تحصیلی اندازهگیری میشود. همچنین این اصطلاح بر پیشرفت فرد درکلاس، آن طور که در کار مدرسه ارزیابی میشود دلالت دارد (به نقل از ماهر، 1376).
شعاری نژاد (1375) نیز در تعریف پیشرفت تحصیلی چنین مینویسد: معلومات یا مهارتهای اکتسابی عمومی یا خصوصی در موضوعهای درسی که معمولاً به وسیله آزمایشها یا نشانههایی، یا هر دو، که معلمان برای دانشآموزان وضع میکنند اندازهگیری میشود.
در تعریف دیگر در پیشرفت تحصیلی به جلوهای از وضعیت تحصیلی دانشآموز یا دانشجو اشاره دارد که این جلوه ممکن است نشان دهندهی نمره یک دوره، میانگین نمرات برای مجموعهای از دورهها دریک درس یا میانگین نمرات دورههای مختلف باشد (اعرابیان، 1383).
معیارهای پیشرفت تحصیلی
در مورد معیارهای پیشرفت تحصیلی باید گفت که پیشرفت تحصیلی از راههای مختلف و با معیارهای متفات مشخص میشود. یکی از این معیارها، معدل دانشآموزان در یک نیم سال تحصیلی و محاسبه معدل یک سال وی است.
معیار دیگر، مشخص کرن پیشرفت تحصیلی، محاسبه نمرات دانشآموزان در یک درس است. مثلاً در ریاضی یا علوم شیوه دیگر استفاده از مجموعه نمرات دروس یک سال میباشد و معیار آخر تعیین پیشرفت تحصیلی در طی چند سال و یا یک دوره تحصیلی است (دودانگه، 1376).
اگر یک نمره از یک دوره تحصیلی یا میانگینی از یک گروه از دروس مختلف در حیطه موضوعی خاص یا میانگینی از دورههای مختلف تحصیلی، ملاکی برای پیشرفت تحصیلی باشد. این ملاکها مسائل و مشکلات تشخیص را به دنبال خواهد داشت مثلاً کاربرد یک نمره واحد از یک دوره تحصیلی ویژه دارای روایی و پایایی کمتر است تا نمرهای که براساس ترکیب چندین نمره به دست میآید. کاربرد نمرههای بدست آمده از دورههای مختلف تحصیلی در موضوعات مختلف نیز به منظور بدست آوردن معدل نمرات کلاس مسالهای دشوار و غامض است، زیرا این گونه نمرات شامل نمراتی است که از دورهها و رشته تحصیلی متفاوت به دست آمده است و در یک مقیاس واحد ترکیب شدهاند، در صورتی که هر یک از دانشآموزان میتوانند سطوح متفاوتی از پیشرفت را در هر موضوع داشته باشند (پالسون[1]، 1994؛ رضائی نسب 1389).
به نظر میرسد که پذیرش یک مقیاس چند بعدی از پیشرفت تحصیلی به جای مقیاس یک بعدی از پیشرفت تحصیلی، مفیدتر است این بدین دلیل است که میانگین نمرات کلاسی برای هر مجموعه از دورههای تحصیلی، پیشبینی کننده بهتری از پیشرفت تحصیلی میباشد تا ترکیب مجموعهای از دروس متفاوت تحصیلی در یک مقیاس واحد.
به هر حال میتوان مقیاسهای پیشرفت یک فرد را در یک حیطه خاص مانند ریاضیات، علوم، تاریخ و ادبیات و غیره، تحت عنوان معدل کلاسی ویژه طبقهبندی کرد در حالی که مقیاسهای معدل کلاسی عمومی به پیشرفت فرد در همه موضوعات اشاره میکند.
از طریق انتخاب یک مقیاس معدل کلاسی ویژه این امکان وجود دارد که پیشرفت تحصیلی هر فرد را در یک گروه ویژه از موضوعات مربوطه تعیین کرد. ولی زمانی که «معدل کلاسی عمومی» به کار برده میشود امکان پیگیری پیشرفت فرد در حیطههای موضوعی مختلف وجود ندارد. خلاصه اینکه میانگین نمرات کلاسی، ملاکی رایج برای اندازهگیری پیشرفت تحصیلی میباشد (همان منبع).
عوامل تاثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی
سالهای متمادی است که محققان و پژوهشگران تعلیم وتربیت و روانشناسان اجتماعی مطالعات فراوانی در مورد عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان انجام داده و همیشه در نظر آنها بوده است. چرا که پیشرفت تحصیلی موضوعی است که به خصوص در حال حاضر مورد توجه تمامی کشورهای جهان است.
پیشرفت تحصیلی، به عنوان متغیر وابسته، تحت تاثیر یک عامل نیست، بلکه عوامل متعددی نظیر استعداد تحصیلی (لاوله ویجن، 1997)، راهبردهای خودتنظیمی (گرین، 1996)، ساختار کلاس درس (مایا، 2001 به نقل از عبدالملکی، 1385)، انگیزش تحصیلی (آگوروگلو و آلبرت، 1979).
توانایی یادگیرندگان، آموزش معلمان و انگیزش یادگیرندگان (کیت و کول، 1997) و عوامل شناختی مانند هوش عمومی (گدرلا، 1997) و خودکارآمدی تحصیلی (وانگ؛ 1998) بر روی آن تاثیر دارد (رضائی نسب ،1389).
[1]. Palson...
...
-3-2- پژوهشهای انجام شده در داخل کشور
اکبری پوررنگ و امین یزدی (1388) در پژوهشی تحت عنوان «باورهای خودکارآمدی و اضطراب امتحان در دانشجویان دانشگاههای آزاد» به این نتیجه رسیدند که میان خودکارآمدی و اضطراب امتحان رابطه معنیداری وجود دارد.
البرزی و سیف (1381) در پژوهشی تحت عنوان رابطه باورهای انگیزشی و راهبردهای خودتنظیمی با پیشرفت تحصیلی در گروهی از دانشجویان علوم انسانی در درس آمار پرداختند. نتایج بدست آمده حاکی از رابطه معنیدار بین متغیرها میباشد.
امینپور، خلیل زاده و محمد نژاد (1389) در پژوهشی تحت عنوان بررسی رابطه بین خودکارآمدی ریاضی، سبک و اسناد و اضطراب امتحان بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانشآموزان سال اول دبیرستان به این نتیجه رسیدند که بین خودکارآمدی ریاضی و پیشرفت تحصیلی ریاضی رابطه مثبت و بین اضطراب امتحان و پیشرفت ریاضی رابطه منفی وجود دارد.
نتایج یافتههای امینی (1387) نشان داد که بین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد و همه مولفههای یادگیری خودتنظیمی توانایی پیشبینی پیشرفت تحصیلی را دارند.
ایران نژاد و ویسنلر (2008) در پژوهشی، ارتباط بین خودتنظیمی، باورهای انگیزشی و خلاقیت را در دانشجویان بررسی کردند. یافتههای پژوهش نشان داد که اگر چه متغیرهای جمعیتشناسی از جمله سن، جنسیت، سطح تحصیلات پدر و مادر،... پیشگویهای خوبی برای خودتنظیمی و خلاقیت نیستند، اما همبستگی مثبتی بین انگیزش فرد، خودتنظیمی و خلاقیت وجود دارد.
پورطیبی و مشتاق (1379) نیز همبستگی بین انگیزه تحصیلی و پیشرفت تحصیلی را نشان دادند.
جباری، خداپناهی و حیدری (1382) به بررسی مقایسهای دانشجویان از لحاظ مسند مهارگذاری، باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خود نظم داده شده پرداختند. نتایج حاکی از این بود که دانشجویانی که دارای مسند مهارگذاری بیرونی هستند. در مقایسه با درونیها، دارای باورهای انگیزشی کمتر ی هستند و در کل از راهبردهای یادگیری کمتری استفاده میکنند...
...
فرمت فایل : doc
حجم : 64
صفحات : 40
گروه : مبانی و پیشینه نظری |
فصل دوم مبانی نظری و پیشینه پژوهش پرخاشگری
در 40صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
پرخاشگری در روان شناسی رفتاری تعریف شده است که قصد آزار و آسیب رساندن به شخصی دیگر، خود یا اشیاء باشد. در تعریف سنتی پرخاشگری آن را رفتاری تعریف کردهاند که متوجه فرد دیگری است و هدف آن صدمه زدن به وی است (هزی پاول ماسن و همکاران، 2001).
پرخاشگری به عنوان یک غریزه
فروید غریزه را عامل اصلی پرخاشگری می دانست. وی به یک دیدگاه هیدرولیک در پرخاشگری اعتقاد داشت، این که انرژی پرخاشگرانه، تا یک سطح معینی تولید می گردد و آنگاه از طریق رفتار خشن و تخریب گرا تخلیه می گردد. وی دو دسته غریزه متضاد با عنوان های غریزه زندگی و غریزه مرگ را مطرح می کند. غریزه زندگی سازنده و نگهدارنده حیات است و ما را از جهت ارضاء و حفظ بقاء هدایت می کند. اما غریزه مرگ، مخرب و از هم پاشاننده زندگی است و به صورت پرخاشگری، به نابود کردن و تخریب می پردازد (بندورا[1]، 1973؛ به نقل از شکرکن، 1384). فقط روان تحلیل گران نیستند که چنین عقیده ای دارند، دیگر روانشناسان از جمله "لورنتس" نیز به عنوان یک کردار شناس مشهور پرخاشگری را به عنوان یک غریزه تهاجم تلقی می کرد، که توسط یک سری از عوامل محیطی راه اندازی می گردد.
به عقیده لورنتس پرخاشگری، صفت غریزی تمام موجودات زنده است و برای حفظ حیات انسان و گونه های دیگر حیوانات ضروری است. لورنتس اظهار داشته است پرخاشگری که موجب آسیب رساندن به دیگران می گردد، از غریزه جنگیدن بر می خیزد که بین انسان و سایر ارگانیسم ها مشترک است. انرژی این غریزه به طورخود به خود با عیار کم و بیش ثابت، در ارگانیسم تولید می گردد. احتمال پرخاشگری در نتیجه بالا رفتن میزان انرژی اندوخته شده و وجود و شدت محرک های آزاردهنده پرخاشگری افزایش می یابد (لورنتس،1996؛ به نقل از شکرکن، 1384).
2-2-3-2- پرخاشگری رفتاری
اکثر نظریات رفتاری، به جای تلقی پرخاشگری به عنوان یک غریزه، آن را به عنوان یک رفتار هدفمند قلمداد می کنند. در بین تعاریف این دسته از نظریه پردازان، تعریف آرنولد باس غالب تر است که پرخاشگری را به عنوان "پاسخی می داند که محرک های آزار دهنده را به یک ارگانیسم دیگر وارد می کند". این تعریف، به جای نیت عمل، به پیامد های عمل توجه دارد. یعنی رفتاری پرخاشگرانه است که برای دیگران درد، ضرر و ناراحتی به همراه داشته باشد. در مقابل این تعریف، تعریف هدفدار پرخاشگرانه قرار دارد که می گوید "پرخاشگری شکلی از رفتار است که به منظور آسیب رساندن به ارگانیسم، طراحی و ارگانیسم نیز برانگیخته می شود تا از این رفتار اجتناب ورزد در این جا، نیت پرخاشگرانه است هرچند که عمل پرخاشگرانه صورت نگرفته باشد (بارون ریچاردسون، 1994؛ به نقل از شکرکن، 1384). بر طبق تعریفی دیگر پرخاشگری، رفتاری است که به قصد آسیب رساندن به چیزی یا آزار کسی ابراز می شود. نیت فرد پرخاشگر در این تعریف مستتر است. از ترکیب درتعریف فوق، پرخاشگری را تعریف می کنند: رفتاری که به دیگران آسیب می رساند به خصوص وقتی فرد بداند رفتارش به دیگری آسیب می رساند. پرخاشگری عملی است عمدی که هدف آن ایجاد درد و آسیب رسانی است. این عمل ممکن است فیزیکی یا کلامی باشد یا اینکه اصلاً به هدف نرسد، با این همه چنین عملی پرخاشگرانه است (هزی پاول ماسن و همکاران، 2001؛ به نقل از عبدالهی، 1387).
هنگامی که فرد قصد آزار دیگران را دارد، پرخاشگری را به طریقی انجام می دهد که به اهداف ارزشمند دیگران آسیب رساند. بدین ترتیب نوع پرخاشگری دختران و پسران متفاوت است، چون اهدافی که برای دختران و پسران مهم و ارزشمند هستند، متفاوت است (کریک و گروت پیتر، 2003).
2-2-3-3- پرخاشگری به عنوان یک قضاوت اجتماعی
پرخاشگری در واقع یک برچسب اجتماعی است که افراد بر اساس قضاوت خود، به اعمال سایرین نسبت می دهند. از این رو تعبیر از اینکه یک عمل چقدر پرخاشگرانه است به عوامل اجتماعی، شخصی و موقعیتی از قبیل، عقاید که خود تابع جنسیت، فرهنگ، طبقه اجتماعی و تجربه است و نیز زمینه رویداد، شدت واکنش و هویت افراد بستگی دارد. در نظریه یادگیری اجتماعی، پرخاشگری می تواند از طریق مشاهده یا تقلید آموخته شود و هرچه بیشتر تقویت شود، احتمال وقوع آن بیشتر می شود. فردی که به علت عدم دستیابی به هدف، ناکام مانده و یا به علت اتفاقات تنش زا دچار ناراحتی شده است، برانگیختگی هیجانی نامطلوبی را تجربه می کند، اما پاسخی که برانگیختگی هیجانی را برمی انگیزد بستگی به آن دارد که، فرد چه پاسخ هایی را برای کنارآمدن با موقعیت های تنش زا یاد گرفته است. فرد ناکام ممکن است از دیگران یاری بطلبد، پرخاش کند، گوشه گیری اختیار کند، حتی برای فائق آمدن بر مانع، بر تلاش خود بیفزاید و یا با پناه بردن به الکل یا داروهای مخدر، خود را تخدیر کند. چنین فردی پاسخی را بر می گزیند که در گذشته، در از بین بردن ناکامی موفق تر بوده است. طبق این نظر، ناکامی کسانی را به پرخاشگری بر می انگیزد که یاد گرفته اند در برابر موقعیت های ناراحت کننده رفتار و نگرش های پرخاشگرانه نشان دهند. به طور کلی، نظریه یادگیری اجتماعی، بر کنش متقابل بین رفتار و محیط تأکید دارد و به جای سائقه های غریزی، بیشتر به الگو هایی از رفتار متمرکز می شود که فرد برای کنار آمدن با محیط در خود پرورش داده است. دیگر فاکتورهای مهم و قابل استفاده برای پیش بینی وقوع رفتارهای پرخاشگرانه در خانواده های بسیار بزرگ با جمعیت بالا، خانواده های سهل نگر (خانواده هایی با ضعف نظارت و کنترل)، خانواده های مستبدانه و خانوده های از هم گسیخته می باشد (بندورا، 1973؛ به نقل از شکرکن، 1384).
تئوری های بسیار زیادی برای توضیح این نتایج ارائه شده است، عمومی ترین آنها عبارت است از:
الف) تئوری انتخاب: در نسخه بسیار توسعه یافته ای از تئوری انتخاب چنین بیان می شود که تمام نتایج انعکاس دهندة انتقال رفتارهای ژنتیکی ضد اجتماعی و پرخاشگرانه از والدین به فرزندان می باشد.
[1] . Bandura...
...
منابع فارسی
ادبی، حسین (1379). تئوری رشد خانواده. تهران: انتشارات دانشگاه الزهرا.
استوار، فرامرز (1382). بررسی رابطه بین سبک دلبستگی و روابط جنسی فرا زناشویی در بین زنان بازداشت شده در مرکز مبارزه با مفاسد اجتماعی شهر تهران. خانواده پژوهی، سال 4، شماره 14، ص 143-133.
اسلامی نسب، علی (1386). مقایسه تعارضات زناشویی زنان متقاضی طلاق با زنان مراجعه کننده برای مشاوره زناشویی. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه تربیت معلم.
اعزازی، شهلا (1382). جامعه شناسی خانواده، با تأکید بر نقش، ساختار و کارکرد خانواده در دوران معاصر. تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان.
اقلیما، مصطفی (1391). طبقات اجتماعی و شیوه های حل مسأله در بین زوجین خانواده های ساکن شیراز. مجله مطالعات اجتماعی ایران، دوره دوم، شماره 1، ص 33-19.
باقرپور، علی و کماچالی، مجید (1384). زنان و تحولات ساختاری خانواده در عصر جهانی شدن. پژوهش زنان، دوره 2، شماره 2، ص 166-153.
براتی، طاهره (1385). تأثیرات تعارضات زناشویی بر روابط متقابل زن و شوهر، پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره، دانشگاه آزاد رودهن.
بردبار، علی (1386). سوء مصرف مواد و خشونت خانوادگی. مجله اصلاح و تربیت، جلد هفتم، شماره 84، ص 25.
بوژمهرانی، ابراهیم (1389). رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک دلبستگی در زنان دارای خیانت زناشویی. فصلنامه زن و جامعه، سال 2، شماره 1، ص 36-21.
بیابان گرد، اسماعیل (1382). روشهای افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان. تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان.
بین، روبرت و کلمز، هریس (2005). روشهای تقویت عزت نفس نوجوانان. ترجمه: علیپور (1386). مشهد: به نشر.
ثنایی، باقر و همکاران (1387). مقیاس های سنجش خانواده و ازدواج. تهران: انتشارات بعثت.
جلالی طهرانی، محمدمحسن (1382). بهداشت روانی. جزوه کلاسی، دانشگاه فردوسی مشهد.
جنایی، احمد (1380). بررسی رابطه تعاملات درون خانواده با سلامت روان دانش آموزان پایه سوم راهنمایی، پایان نامه کارشناسی ارشد...
...
فرمت فایل : doc
حجم : 60
صفحات : 58
گروه : مبانی و پیشینه نظری |
فصل دوم مبانی نظری و پیشینه پژوهش تاب اوری
در 58صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تاب آوری
سال هاست که تاب آوری به عنوان یک استعاره تأثیرگذار از علوم طبیعی وارد روان شناسی شده است. این مفهوم به شیوه های گوناگونی تعریف شده و دارای ادبیات پیچیده و وسیعی بخصوص در روانشناسی رشد بوده و در مددکاری اجتماعی و جامعه شناسی نیز رو به افزایش است. به دلیل اینکه تاب آوری به روش های گوناگون و نیز در موارد متفاوت استفاده میشود، منتقدان ان را حشو و زائد میدانند (لوتار و همکاران 2000). علی رغم این انتقادات ، محققان از سال 1980 به بعد، به شکل سرسختانه ای به تاب آوری به عنوان یک مفهوم نظام مند توجه نشان میدهند. و از آن به عنوان یک ایده کاربردی با ارزش عملگرایی بالا حمایت میکنند (هارت، بلینکو و توماس[1]،2007).
طرفداران عملکرد توانایی محور به جای تمرکز بر آسیب معتقدند که حوزه روانشناسی مثبت برای متخصصان فرصتی فراهم خواهد کرد تا با داشتن ابزار های جدید، مراجعان خود را از چشم انداز وسیع تر و کامل تری بنگرند (والس[2]،2006).
از جمله عواملی که باعث سازگاری هر چه بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدهای زندگی میگردد تاب آوری است که جایگاه ویژهای در حوزه روانشناسی رشد، خانواده و بهداشت روانی دارد، به طوری که هر روز بر شمار پژوهش های مرتبط با این سازه افزوده میشود (جاکلون،1997، به نقل از کیخاونی و همکاران، 1390). عبارت خطرساز و تاب آوری در این حوزه از مطالعات تا حدودی رایج است و معمولاً از عبارات مشابهی مانند تاب آوردن، تاب آوری روانشناختی، تاب آوری هیجانی، سخت رویی و تدبیر، انعطاف پذیری و بهبود پذیری نیز نام برده میشود. از تاب آوری به عنوان یک ایده خوب باارزش عمل گرایی بالا برای کمک و تقویت افراد در مواجهه با ناملایمات و حفظ کردن آنان در برابر خطراتی که در طول زندگی شان به وجود میآید، یاد میکنند (هارت، بلینکو و توماس،2007).
ورنر از جمله اولین دانشمندانی بود که در دهه 1970 از اصطلاح تاب آوری استفاده کرد، او گروهی از بچه های منطقه کایوایی در هاوایی را مورد مطالعه قرار داد که درفقر بسر میبردند و یا با والدین بیمار روانی یا الکلیک و یا اخراج شده از کار زندگی میکردند از این تعداد دوسوم در سنین بالاتر رفتارهای ویرانگر از خود نشان دادند، اما یک سوم رفتارهای مخربی نداشتند، گروه اخیر را تاب آور نامید. میزان تاب آوری برای بسیاری از کودکان یکسان نیست زیرا آهنگ رشدشان نیز متفاوت است. به این معنی که ما نمیتوانیم از آنان انتظار داشته باشیم از مدل و تکنیک های مشابهی برای شکل دهی تاب اوری خود استفاده کنند، بلکه ما میتوانیم تاب اوری را به کودکان مشابه با شیوه ای که به آنان آموزش میدهیم چگونه فوتبال بازی کنند یا چگونه از ابزار موسیقی استفاده کنند، آموزش دهیم (وانگ و گوردون[3]،1994).
عوامل ارتقاء تاب آوری به طور مشترک در سه سطح مورد بحث قرار گرفته اند که عبارتند از عوامل فردی، خانوادگی و عوامل اجتماعی که افراد در آن زندگی میکنند. لذا ارزیابی ظرفیت سازگاری یک فرد ناشی از ارزیابی جامع هر یک از این سطوح است و به همان میزان که نیاز به مداخلات مؤثر برای رشد منابع و مهارتهای درونی فرد وجود دارد برای ارتقاء بیشتر تاب آوری بایستی به تغییر محیط اجتماعی نیز توجه شود، به طوری که بتوانند بر مشکلات و تأثیرات منفی محیط، غلبه کنند (گارمزی[4]،1991).
تاب آوری به زبان ساده، تطابق مثبت در واکنش به شرایط ناگوار (والر،2001، به نقل از کیخاونی، محمدزاده، محمدی، نصراللهی، بیگلری پیر احمدوند1390) است.
با توجه به تأکید متخصصان بر آموختنی بودن مهارت های گوناگون تاب آوری (وینا، 2003، استرنبرگ و بری،1994) میتوان با آموزش این مهارتها به افراد، سطح سلامت روانی و هیجانی آنان را افزایش داد و از این رو احساس رضایت مندی از زندگی را در آنها بالا برد. به باور استرنبرگ و بری (1994) با آموزش مهارتهایی همانند مهارت های ارتباطی، مقابله، جرأت بخشی و ابراز وجود میتوان تاب آوری و به دنبال آن سطح سلامت افراد را افزایش داد (به نقل از سامانی و همکاران، 1386).
فارلین و کارول[5](2000) در تحقیقی که با عنوان برنامه مداخله گروهی برای افزایش سلامت روانشناختی نوجوانان در معرض خطر انجام دادند معتقدند که امکان تلقین مهارت های تاب آوری در فضای درمان گروهی برای نوجوانان بیشتر فراهم است. نتایج نشان داد که افرادی که زیر چتر تاب آوری قرار گرفتند اظهار داشتند که میتوانند تاب آوری را مدیریت کنند. علاوه بر این بنظر میرسد مدارس میتوانند نقش هدایتی در مدیریت تاب آوری را از طریق مداخلات گروهی فراهم آورند.
مهم ترین نتیجه کاربردی برآمده از دل پژوهشهای تاب آوری، این است که میتوانیم توانمندی افراد را ارتقاء دهیم به گونهای که آنها احساس هویت و کارآمدی، توانایی تصمیم گیری، هدف گذاری و باور به آینده دست یابند و از این راه بتوانند نیازهای اولیه انسانی خود برای مهربانی، رابطه با دیگران، چالش، قدرت و معناداری را در شرابط طاقت فرسا بعنوان کانون توجه هرگونه مداخلات پیشگیرانه، آموزشی و رشد فردی قرار دهند. (یزدانی،1391).
2-2 احساس انسجام( مفهوم نزدیک به تاب آوری)
احساس انسجام که آنتونوفسکی آن را شرح داده، یکی از مفاهیم نزدیک و مشترک با مفهوم تاب آوری است که افراد را در برابر استرس محافظت میکند. آنتونوسکی[6](1987) سه جزء برای احساس انسجام در نظر گرفته است:
- برخورداری از توان فهم امور؛ گسترهای که یک فرد موقعیتهایی را که با آنها مواجه میشود از لحاظ شناختی با معنا و قابل درک میبیند.
[1]-Hart, Blincow,& Thomas
[2]-Valles
[3]-Wang,& Gordon
[4]-Gormezy
[5]-Farlane, M.C & Carol
منابع فارسی
- آزادی، سارا. آزاد، حسین 1389، بررسی رابطه حمایت اجتماعی، تاب آوری و سلامت روانی دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاههای شهر ایلام. مجلۀ علمی- پژوهشی طب جانباز، سال سوم، شماره (12) ، 48-58.
- ابوالقاسمی، عباس.کیامرثی، آذر. آق، عبدالصمد 1390، ارتباط رفتارهای دینی و خودآگاهی با نارساییهای شناختی در میانسالان، روانشناسی و دین، سال چهارم، شماره چهارم، 27- 41.
- احمدی، غلامعلی 1380، کاربرد روش حل مسأله در آموزش علوم، فصلنامه تعلیم و تربیت، شماره 65، 11- 46.
- احمدی،خدابخش.عبدیان، شهره.سلیمی، سیدحسین 1389، ارتباط مهارت حل مسأله و رضایت زناشویی. روانشناسی معاصر(ویژه نامه)، شماره پنجم، 46-44.
- اعزازی، شهلا1380، خشونت خانوادگی، نشر سالمی. تهران.
- افروز، غلامعلی. معتمدی، فرزانه 1384، "خودکارآمدی و سلامت روانی در دانش آموزان عادی و تیزهوش" روانشناسی ایران، شماره 6. 5 - 69.
- اکبری، ابوالقاسم 1381، مشکلات نوجوانی و جوانی، نشر ساوالان. تهران.
- اکبری، مهرداد. رازع، حسین 1391، پیش بینی رفتارهای مخاطره آمیز در نوجوانان و ارتباط آن با هیجان طلبی و سبک های تصمیم گیری، پژوهش در سلامت روانشناختی، دوره ششم، شماره اول، 57-65.
- البرزی، شهلا. محبوبه، البرزی 1385، بررسی رابطۀ خودمختاری و کیفیت زندگی در دانشجویان استعدادهای درخشان دانشگاه های شیراز، روانشناسی 39، سال دهم، شماره 3، 321-334.
- امامی، طاهره. فاتحی زاده ، مریم. عابدی، محمدرضا 1385، مقایسه اثربخشی دو شیوه شناختی- رفتاری و آموزش والدین در افزایش عزت نفس دانش آموزان، مجله دانش و رفتار، شماره 19، 65 - 74.
- انصاری جابری، علی. راوری، علی. کاظمی، مجید. 1380،" تأثیر روزه رمضان بر عزت نفس دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان"، مجله اندیشه و رفتار، سال هفتم، شماره 1 و 2، 63 - 67.
- بابایی، نگار 1385، بررسی روشهای تقویت عزت نفس در نوجوانان، مجله رشد مشاور مدرسه، دوره یکم، شماره 4 ، 8 - 17.
- باریکانی،آمنه 1387، رفتارهای پرخطر در نوجوانان مدارس راهنمایی و دبیرستان های شهر تهران، روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، شماره 53، 192- 198.
- باقری، خسرو 1374، نگاهی دوباره به تعلیم و تربیت اسلامی، انتشارات مدرسه، تهران.
- بحرینیان، سید عبدالمجید. قائدی، غلامحسین. یاسمی،محمدتقی. ثقه الاسلام، طاهره 1383، بررسی سوء مصرف مواد در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، سال تحصیلی 81-80 طب و تزکیه، شماره 53، 78-66...
...